۱۳۸۹ دی ۴, شنبه

در سالگرد تأسیس وبلاگ ، عید کریسمس و سال نوی میلادی را تبریک می گویم

ضمن اعلام اولین سالگرد تأسیس وبلاگ، عید کریسمس و سال نوی میلادی را تبریک می گویم.

سال گذشته چنین روزهایی بود که مسعود بسیار عزیزم (دوست و شوهر خواهرم) فکری شده بود که »چرا تا به حال تو فکر داشتن وبلاگ نیفتاده ام!»؛ نا آشنایی با اینترنت (همراه با ترس و نگرانی های همیشگیِ مربوط به امور ناشناخته...) مطابق معمول همه مسئولیت را به گردن خانواده ام و اینبار خود وی انداخت.
همواره گفته ام ، آدم بسیار خوشبختی هستم . خداوند بزرگترین گنجهای دنیا را نصیبم کرده است که یکی از آنها داشتن خانواده ی بزرگ و یاریگری است که خارج از هر تعارفی با بزرگواری، حمایت و محبت تک تک افرادش در همه حال تکیه گاهی محکم برایم بوده. باری، وبلاگ به اصطلاح تأسیس شد اما احساسی که در من برانگیخت بسیار شگفت انگیز تر از آن چیزی بود که تصور می کردم . شاید باورتان نشود، خودم را به سان طفلی دبستانی می دیدم که در برابر دفترچه ای تمیز و زیبا قرار گرفته باشد . اما آنچه به شگفتم می آورد این بود که این دفتر سحرآمیز قادر بود خود را در برابر همه ی آدمهای دنیا بگشاید و با دیگرانی را که به سراغش می روند ارتباط برقرار سازد.... و در همینجا بگویم که اگر فرصتِ بودن و به خصوص متفاوت بودن را به یکدیگر می دادیم ، یقیناً هیچگاه قسمت نظرخواهی را «تعطیل» نمی کردم . پیش از بستن در و بوم اش، آن قسمت دیدنی ترین بخش این دفترچه بود . یک جورهایی می شد « قلمروی عمومی » باشد . چیزی که شدیداً بهش نیاز داریم تا حرف زدن و شنیدن را تمرین کنیم ؛ جایی که در آن همه امکان بروز خود را داشته باشند . توجه کنید دوستان می گویم بروز خود ، نه خراب کردن و ویران کردن « همدیگر» ! ( لطفاً بخوانیدش «همی» که «دیگر» یا متفاوت از ماست). باری ، وقتی می گوییم «بروز» ، در واقع به این معناست که انگار چیزی به جهان مان اضافه شده است ؛ مثل «ظهور»! چیزهایی که آزاری به دیگران ندارند و فقط مثل من و شما «هستند»! درست مثل من و شما : «این همه متفاوت از هم ...» ، و با این وجود قابل ارتباط به دلیل «نیاز به بروز خود ...»؛

بهرحال نظرخواهی این دفترچه ی جادویی را هر روز می دیدم و با علاقه و احترامی خاص مطالبی را می خواندم که «شما» نوشته بودید . شمایی که نمی شناختم اما به مطالب نوشته شده در این دفتر علاقه نشان داده بودید. در اینجا می خواهم به حقیقتی اعتراف کنم : هر چند بارها از سوی دوستان و آشنایان بهم گفته می شد که «فلسفه وبلاگ »، نوشتن برای دل خود است ، اما واقعیت این بود که «دل من» فقط زمانی قادر به حرف زدن می شود که « تو و یا شما» را داشته باشد. وانگهی مگر در عالم دلی پیدا می شود که بدون «تو ـ شما» بتپد ، چه رسد به آنکه سخن هم بگوید! اصلا می دانید چیست از نظر من دستگاه خلقت و آفرینش هم بر اساس «ارتباط» و نیاز به بروز به وجود آمده است. «عرفان» را هم به همین دلیل دوست می دارم ، چون به قابلیت های «تو» یی پی برده است که به خلق «من» می انجامد .... و اینرا هم فهمیده ام که آن نوع ارتباطی که بتواند اجازه ی « تو » بودن به دیگری دهد ، در حقیقت کلید وصل به جهانی دیگر را داده است ! جهانی متفاوت از «من» ی که بدون «ارتباط» ، و «تحملِ تفاوت ها» خالی و متروک فقط عمر می گذراند ...

و بالاخره اینکه در اینجا می خواهم از تمامی کسانی که در یکسال سپری شده اجازه دادند تا با آنها ارتباط برقرار سازم و با هنر، اندیشه، احساس و تجربیات شان به این دفتر جادویی جان و ارزش بخشم و بدین ترتیب مطالبی «قابل دار» در معرض دید و تأمل شما «مخاطب عزیز» قرار دهم، رسماً و صمیمانه تشکر کنم. کسانی که مسلماً بی یاری شان، همچون جزیره ای متروک، تنها می ماندم و جادوی دفتر هم باطل می شد .....
در ضمن مایلم در این «تشکر نامه»، از هر شاعر ، هنرمند، نویسنده و اندیشمندی هم که از هنر و اندیشه اش در این دفترچه ، بهره برده ام نام برم؛ اما قبل از هر نامی می خواهم از خواهران دوست داشتنی ام گلناز و آزیتا برای همکاری شان در یافتن عکسها ، قرار دادنشان در صفحه و نیز زحمات فنی وبلاگ تشکری خاص داشته باشم.
چنانچه نام عزیزی را از قلم اندخته ام در همینجا پوزش می خواهم.

یاری گران سال 2010 :
اصغر فرهادی ـ نقد و بررسی فیلم درباره الی .
http://zohrerouhi.blogspot.com/2010/01/blog-post_11.html



توماس مان ـ بررسی کتاب بودنبروکها
http://zohrerouhi.blogspot.com/2010/01/blog-post_15.html




فروید و مونه ـ نقد و بررسی تابلوهای زنجیره ای مونه
http://zohrerouhi.blogspot.com/2010/01/1384-1385-209-211.html




مجید مجیدی ـ نقد و بررسی آواز گنجشکها
http://zohrerouhi.blogspot.com/2010/01/blog-post_28.html




خواجه حافظ شیرازی ـ تفأل نوروزی
http://zohrerouhi.blogspot.com/2010/03/blog-post.html




بهاریه ـ متنی برای همکاران شهر و خانه در مراسم اختتامیه سال 88
http://zohrerouhi.blogspot.com/2010/03/89-1388.html




بهار در هلند ـ عکسهایی از مسعود غریبی
http://zohrerouhi.blogspot.com/2010_03_01_archive.html




معرفی کتاب «جهان در غیاب آرمانشهرها»
http://zohrerouhi.blogspot.com/2010/04/blog-post.html




هرمان هسه ـ بررسی کتاب در ستایش سالخوردگی
http://zohrerouhi.blogspot.com/2010/04/blog-post_14.html




گفتگو با مسعود غریبی (گذر هنر ـ نقاشی)
http://zohrerouhi.blogspot.com/2010/04/blog-post_20.html




گفتگو با حسام الدین نبوی نژاد ( گذر ادبیات ـ شعر)
http://zohrerouhi.blogspot.com/2010_04_01_archive.html




گفتگو با نوشین نفیسی ( گذر هنر محیطی)
http://zohrerouhi.blogspot.com/2010/05/blog-post.html




گفتگو با محمد رحیم اخوت (گذر ادبیات ـ داستان)
http://zohrerouhi.blogspot.com/2010/05/blog-post_12.html




معرفی آثار نقاشی سرور عبداللهی
http://zohrerouhi.blogspot.com/2010/05/blog-post_19.html




شل سیلور اشتاین ـ نقد و بررسی کتاب درخت بخشنده ، ترجمه هیرمندی
http://zohrerouhi.blogspot.com/2010_05_01_archive.html




گفتگو با مجید نفیسی ( گذر ادبیات ـ شعر)
http://zohrerouhi.blogspot.com/2010/06/blog-post.html




ریچارد کندی ـ نقد وبررسی کتاب کودکان «بگذار پرنده ها آواز بخوانند» ، ترجمه نوشابه امیری
http://zohrerouhi.blogspot.com/2010/06/blog-post_09.html




گفتگو با احمد نادعلیان ( گذر هنر محیطی)
http://zohrerouhi.blogspot.com/2010/06/blog-post_15.html




گفتگو با نوشابه امیری ـ مترجم کتاب کودکان «بگذار پرنده ها آواز بخوانند»
http://zohrerouhi.blogspot.com/2010/06/blog-post_23.html




آنتوان چخوف ـ نقد و بررسی نمایشنامه مرغ دریایی ، ترجمه کامران فانی
http://zohrerouhi.blogspot.com/2010_06_01_archive.html




گفتگو با کامران فانی ـ مترجم نمایشنامه مرغ دریایی
http://zohrerouhi.blogspot.com/2010/07/blog-post.html




معرفی کتاب لحظه گردی ها
http://zohrerouhi.blogspot.com/2010/07/blog-post_14.html




گفتگو با زنده یاد عبدالنبی امامی ـ یکی از پیشکسوتان در عرصه معماری ایران
http://zohrerouhi.blogspot.com/2010/07/blog-post_21.html




گفتگو با محسن اخوت ـ مددکار اجتماعی در سوئد
http://zohrerouhi.blogspot.com/2010_07_01_archive.html




غلامحسین ساعدی ـ نقد و بررسی کتاب کلاته نان
http://zohrerouhi.blogspot.com/2010/08/blog-post.html




گفتگو با آزیتا روحی ـ معلم در سوئد
http://zohrerouhi.blogspot.com/2010/08/blog-post_11.html




تأملات خیابانی (قسمت اول و دوم)
http://zohrerouhi.blogspot.com/2010/08/blog-post_18.html







گفتگو با فاطمه شاه میوه ( گذر شهر اصفهان ـ تاریخ اجتماعی شهر اصفهان)
http://zohrerouhi.blogspot.com/2010/09/blog-post.html




رضا کیانیان ـ نقد و بررسی کتاب این مردم نازنین
http://zohrerouhi.blogspot.com/2010/09/blog-post_08.html




گفتگو با خانم شهربانو اشتراکی ـ بازنشسته در سوئد
http://zohrerouhi.blogspot.com/2010/09/blog-post_15.html




آنتوان چخوف ـ نقد و بررسی نمایشنامه سه خواهر، ترجمه کامران فانی ، سعید حمیدیان
http://zohrerouhi.blogspot.com/2010/09/blog-post_22.html




گفتگو با مهدی نفیسی ـ رئیس کتابخانه انگلیسی زبان هایدلبرگ آلمان
http://zohrerouhi.blogspot.com/2010_09_01_archive.html




بررسی رابطه اجتماعی و فرهنگ
http://zohrerouhi.blogspot.com/2010/10/blog-post.html




گفتگو با مهناز گلشن ـ نماینده مالی اداره مهاجرت در نروژ
http://zohrerouhi.blogspot.com/2010/10/blog-post_13.html




آنتوان چخوف ـ نقد و بررسی نمایشنامه باغ آلبالو ، ترجمه سیمین دانشور
http://zohrerouhi.blogspot.com/2010/10/blog-post_20.html




گفتگو با نفیسه نفیسی ( گذر شهر اصفهان ـ نویسنده کتابهای کودکان)
http://zohrerouhi.blogspot.com/2010_10_01_archive.html







گفتگو با گلناز بنی فاطمی ـ مهاجر مقیم آمریکا
http://zohrerouhi.blogspot.com/2010/11/blog-post_10.html




هانری دوورنوا ـ نقد وبررسی داستان کوتاه «آقا» ، رضا سید حسینی
http://zohrerouhi.blogspot.com/2010/11/blog-post_17.html




گفتگو با ناهید دایی جواد ـ هنرمند اصفهانی
http://zohrerouhi.blogspot.com/2010_11_01_archive.html




هکتور هوگ مونرو (ساکی) ـ نقد و بررسی داستان کوتاه صندوقخانه ، ترجمه رضا سید حسینی
http://zohrerouhi.blogspot.com/2010/12/blog-post.html




منیر شریعت ـ خاطره ای از زاینده رود
http://zohrerouhi.blogspot.com/2010/12/blog-post_08.html




ابراهیم حاتمی کیا ـ نقد و بررسی فیلم به رنگ ارغوان
http://zohrerouhi.blogspot.com/2010/12/blog-post_15.html







برایتان سالی خوش، سرشار از سلامتی همراه با سربلندی آرزو می کنم....

با تشکر و احترام
زهره روحی