: بازشناسی و تأملی در فلسفه»
نوشته زهره روحی ، اصفهان ، انتشارات هودین
آیا رنج و درد به خودیِ خود وجود دارد یا
انسان همواره آنرا از طریق چیزی که برای
او در آن لحظات امری «خارجی »
تلقی میشود ، تجربه میکند ؟ گمان
نمیشود تا به حال فردی با
خودِ رنج ملاقاتی داشته باشد. بشر، رنج ،
شادی و عشق را از طریق چیزی که جدا
از اوست و برای او عینیتِ ارتباطی
یافته است، تجربه میکند.
وقتی میگوییم « جدا از » ، به این معنی است
که آنچه عامل شادمانی و یا رنج برای بشر
میشود، به دلیل جدا بودنش از موقعیتی است
که « من » را در بر گرفته است. زمانی
که حادثهای ناگوار با موقعیت «من »
ارتباط پیدا میکند ، ناگواریاش
در آن وضعیتِ پیدایی برای
« من » ، « من » را تحت فشار
قرار میدهد و از اینرو خودش را
بر «من» تحمیل می کند و سبب بیرون کردن
« من » از موقعیت بسامانش می شود . به همین نسبت هنگامی که حادثهای خوشایند عواطف فرد را تحت تأثیر خود قرار مید هد، تمامی لذت شادمانی از آنروست که آن حادثه یا آن چیز، بیرون از موقعیت « من » بوده است که با ارتباط پیدا کردنش « من » را به فراتر از موقعیتی که داشته است، میبرد .
پس، میبینیم مفهوم « جدا از » میتواند نمایی از « دیگری » باشد که برای اعتلابخشیِ « من » امری لازم و ضروری است . از سویی دیگر آنچه که انسان را اصیل میگرداند ، عشق به عملِ زندگی است . چگونه می توان ادعای دوست داشتن و عزیز پنداشتن «زندگی » را داشت، وقتی از « عمل » که در رویارویی با « دیگری » و «حوزه روزمره » زاده میشود ، قرار باشد پرهیز کنیم . هنگامی که چیزی را در حوزه عمومی به نقد و بررسی میگیریم ، در عمل با آن چیز ارتباط برقرار ساختهایم . اما زمانی که به جهت غیر اصیل بودنِ حوزه عمومی ، آن را حذف گردانیم ، پا به عرصة خطرناک و شر آمیزی گذارده ایم که مقدمات نحوة عمل فاشیستی یعنی قلع و قمع را فراهم میآورد. ... (صص 76 ـ 77)
عناوین مقالات این کتاب عبارتند از:
نیچه : زرتشت و زبرمرد
کرکگارد، نیچه و هایدگر در حوزه عمومی
نیچه و هایدگر
تکنولوژی: راه یا ناراه ؟
شناخت دیگری
برشوندگی