۱۳۹۰ فروردین ۱۳, شنبه

دروغ سیزده



«تأویلی آزاد» از کارکرد دروغ سیزده

نوشته : زهره روحی


به نظر شما چه عاملی باعث می شود که خواستار به زبان آوردن «دروغ» شویم ؟ تا جایی که می دانیم همواره در هر فرهنگ و اخلاقی، دروغ گویی به عنوان رفتاری غیر اجتماعی شناخته می شود. هیچکس دروغ و دروغ گویی را نمی پسندد . زیرا نه با حرف دروغ می شود زندگی کرد و نه با آدم دروغ گو؛ پنداری زندگی از جنسی است که از دروغ می گریزد ، شاید از اینرو که آنچه با آن در ساخت زندگی به کار رود ، دوام چندانی نخواهد داشت. پس آیا این از ضرورت خودِ زندگی است که «آدمی» را به راستی و راست گویی تشویق می کند؟ اگر چنین باشد ، این بدین معنی ست که «هستی» اساسش را در «راستی» می بیند؛ و نتیجه آنکه آدمیان ، یعنی تنها موجودات شعورمندی که از خویش و هستی در جهان آگاهند، راستی را به عنوان عنصری مهم در ساخت زندگی خویش تشخیص می دهند و سعی در به کار گیری اش می کنند. همگی شنیده ایم که «ایرانی و ایرانیان» از قدیم الایام دوستدار «راست گویی » بوده اند و آنرا اصلی مهم در زندگی می دانستند ، اما چه شد و یا بهتر است بگوییم از چه زمانی «دروغ » بخشی از زندگی مردم شد ؟ اگر «دروغ» را امری اجتماعی بدانیم و بنیانهایی در ساختار اجتماعی برای آن ببینیم آن زمان است که برای دستیابی به این پرسش می باید سراغ تاریخ یک ملت رفت. و اینکه دریابیم مهمترین عامل رابطه ی مبتنی بر دروغ در ساختار ناسالم روابط اجتماعی و امر قدرت نهفته است. باری در این یاد داشت کوتاه قرار بر این نیست تا دست به چنین بررسی عمیق و عظیمی بزنیم بلکه می خواهیم فقط با اتکاء به اجتماعی بودن دروغ ، به دنبال «دروغ سیزده» باشیم . دروغی که در پوشش قابل تأییدِ نامش ، مورد استقبال «مردم ایران» قرار گرفت . چرا که همانند پوششی ظریف و توری مانند ، قادر به آشکار سازی خصلت بنیادینِ دروغ بودن اش است. با توجه به منابعی که در اختیار داشتم (فرهنگ لغات عامیانه، امثال و حکم ، فرهنگ معین ، لغت نامه دهخدا ، و دانشنامه دانش گستر) تلاش کردم تا حتا به تقریب هم که باشد به دوره ای برسم که رسم دروغ سیزده در بین مردم ایران رایج شده است ، اما متاسفانه هیچ نیافتم. از اینرو به تأویل آزاد از «دروغ سیزده» روی آوردم و مایلم در یک کلام بگویم : این دروغ ، تبلور آرزوهای جمعی مردمی است که توان و قدرت تغییر شرایط زندگی اجتماعی خویش را ندارند ، با این حال بی تابانه آنرا آرزو می کنند. مردمی که در دروغ های سیزده ، چیزی را به دیگری می گویند که او آرزویش را دارد ، بعد هم که پوشش ظریفِ دروغ گویی ، دروغ بودنِ گفته را آشکار می سازد ، همگی با قهقهه خویش به سمت تحمل واقعیت تلخ و سنگینی می روند که شاید ، می گویم شاید تنها حیله و ترفند تاب آوردن اش گاه گاهی خنده و خندیدنِ از سر «راست آرزوهای » دروغ سیزده بدر شان است ...


با آرزوی شادی و سلامتی شما خوبان

سیزده بدر 1390 شاد و سلامت باشید